غنی سازی اورانیوم در ایران اهداف صلح آمیز ندارد

Dec 31st, 2013

Cetrifuge

مهمترین موضوعی که ماهیت  نظامی برنامه هسته  ای رژیم ایران را آشکار میکند، غنی سازی اورانیوم در کشور و اصرار رژیم برای ادامه آن، علیرغم تحریم های کمرشکن بین المللی است. اورانیوم غنی شده را هم میتوان برای ساخت بمب هسته ای استفاده کرد و هم میتوان آنرا بعنوان سوخت در نیروگاه هسته ای یا رآکتورهای آزمایشگاهی مورد استفاده قرار داد.

به دلائلی که در این نوشته مورد بررسی قرار میگیرد، غنی سازی در ایران هیچگونه توجیه افتصادی و صلح آمیز ندارد.

جامعه بین المللی و کشورهای بززگ مخالف استفاده ایران از انرژی صلح آمیز هسته ای نیستند و تنها مایه نگرانی آنها و دلیل اصلی تحریم های بین المللی غنی سازی اورانیوم در داخل ایران است زیرا اورانیوم غنی شده، استفاده دوگانه دارد هم بعنوان سوخت در نیروگاه برق استفاده میشود و هم برای ساخت بمب مورد استفاده قرار میگیرد.

اصولا، داشتن برنامه هسته ای صلح آمیز مساوی با داشتن غنی سازی نیست. در حال حاضر، 31 کشور در جهان صاحب برنامه هسته ای هستند و از این تعداد، فقط 14 کشور غنی سازی میکنند و 17 کشور بقیه، اورانیوم غنی شده را از بازار میخرند.

مصطفی تاجزاده معاون وزیر کشور در زمان خاتمی و از رهبران حزب مشارکت در یک مناظره عمومی با الیاس نادران نماینده مجلس و از سرداران سابق سپاه پاسداران در آذرماه 1385 در دانشگاه گرگان گفت:

TajComplet

“اگر جهان با داشتن تأسيسات هسته‌اي ايران مخالف بود، بوشهر را كامل نمي‌كردند. به علاوه پيشنهاد اتحاديه اروپا اين بود كه چند نيروگاه ديگر هسته‌اي نيز براي ايران بسازند، به شرط آنكه دولت ما چرخه سوخت يا غني‌سازي اورانيوم را رها كند. پس نگوييد دنيا با پيشرفت‌هاي علمي و فني ما مخالف است… در قطعنامه‌هاي شوراي امنيت، بر حق ايران در زمينه داشتن نيروگاه‌هاي هسته‌اي تاكيد و تصريح شده، اما با غني‌سازي اورانيوم كه آن را مقدمه تهيه سلاح هسته‌اي مي‌دانند،‌ مخالفت شده است. پس برخلاف آنچه آقاي نادران مي‌گويند، آژانس اتمي يا شوراي امنيت از ما نخواسته‌اند كليه فعاليت‌هاي هسته‌اي خود را تعطيل كنيم بلكه صرفا با غني‌سازي اورانيوم در داخل خاك ايران آن هم به دليل پنهان‌كاري اوليه و مواضع راديكال در سياست خارجي ما مخالف‌اند.”

اورانیوم از معدن تا بمب

برای درک بهتر نگرانی جامعه بین المللی و آشنائی با ماهیت نظامی برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ، باید با پروسه غنی سازی اورانیوم و استفاده دو گانه از آن آشنا شویم

Steps2

اولین گام، استخراج سنگ های اورانیوم طبیعی از معدن است. بعد، سنگ های بزرگ خرد میشوند. سپس با استفاده از پروسه های شیمیائی یک پودر خشک بنام اکسید اورانیوم یا کیک زرد تهیه میشود. بعد با اضافه کردن یکنوع اسید، این کیک زرد با به یک گازی بنام یو اف 6 یا اورانیوم هگزافلوراید تبدیل میشود. این گاز وارد سانتریفوژ میشود و بمدت طولانی و با سرعت زیاد میچرخد. تا ذرات اورانیوم یو-235  از بقیه جدا شوند. این، اورانیوم غنی شده است.

موارد استفاده اورانیوم غنی شده

steps1

اورانیوم غنی شده مصارف مختلفی دارد. اگر از 3.5 تا 5 درصد غنی شود، برای سوخت در نیروگاه هسته ای استفاده میشود

اگر تا 20 درصد غنی شود، برای سوخت در رآکتورهای پزشکی مصرف میشود

و اگر تا 90 درصد غنی شود، برای ساخت بمب مورد استفاده قرار میگیرد.

خوب حالا ببینیم چرا کارشناسان اتمی اطمینان دارند که برنامه هسته ای ایران اهداف نظامی دارد. در بخش اول غنی سازی 3.5 درصدی و در بخش دوم به غنی سازی 20 درصدی را مورد بررسی قرار میدهیم

 

عدم وجود نیروگاه

غنی سازی اورانیوم با غلظت 3.5 تا 5 درصد در داخل کشور اگر برای مصرف صلح آمیز و تهیه برق باشد، موقعی قابل توجیه است که در ایران نیروگاه هسته ای وجود داشته باشد و از این اوارنیوم غنی شده بعنوان سوخت مورد نیاز این نیروگاه استفاده کرد.

اورانیوم غنی شده سوخت نیروگاه است. مثل بنزین که سوخت اتوموبیل است. اگر شما مرتب بنزین تولید کنید و انبار کنید اما اتوموبیلی نداشته باشید بی معناست.

اما در ایران فقط یک نیروگاه هسته ای وجود دارد که در بوشهر  قرار دارد و به کمک آلمان ساخته شد و روسها آنرا تکمیل کرده اند و طبق قرارداد با ایران، بمدت دهسال سوخت آنرا تأمین میکنند. ایران هیچ نیروگاه دیگری بجز نیروگاه بوشهر ندارد و حتی ساخت نیروگاه های جدید را نیز شروع نکرده است. بنابراین سوال اصلی اینجاست که رژیم چرا با این عجله اورانیوم را غنی میکند؟ در کدام نیروگاه میخواهد مورد استفاده قرار دهد؟

ناموجه بودن غنی سازی در ایران آنقدر واضح است که حتی عبدالله رمضان زاده سخنگوی دولت خاتمی در مناظره علنی با مهدی فضائلی رئیس خبرگزاری فارس در 25 خرداد 1387 در تهران به آن اشاره کرد و گفت:

RamezanA

“در همه كشورها براي اعتماد سازي اول نيروگاه مي‌سازند، بعد غني‌سازي مي‌كنند. آنها سوال مي‌كنند كه وقتي شما نمي‌توانيد نيروگاه بسازيد غني‌سازي را براي چه مي‌خواهيد. تنها دو كشور راهي جز اين رفتند و بدون اينكه نيروگاه بسازند بدنبال غني‌سازي رفتند يكي ليبي و ديگر كره شمالي كه ملت خود را به فلاكت انداختند. اگر حق انرژي هسته‌اي را براي بمب مي‌خواهيم كه مشخص است دنيا اين مسئله را نمي‌خواهد اما اگر براي برق مي‌خواهيم آنها مي‌پرسند شما كه نيروگاه اتمي نداريد پس سوخت را براي چه مي خواهيد؟ شما ببينيد روسها بر سر نيروگاه بوشهر چه بر سر ما آوردند. با اين سرعتي كه اكنون نيز غني‌سازي مي كنيم 25 سال طول مي‌كشد تا به خودكفايي در غني‌سازي دست يابيم. تازه آن زمان سوخت را از كجا مي‌خواهيم به دست آوريم. ذخاير ما هم كه مشخص نيست.”

از طرف دیگر، ایران توان تکنولوژیک و سرمایه لازم برای ساخت نیروگاه را ندارد و برای ساخت آن به کمک و تأیید جامعه بین المللی نیاز دارد. جمهوری اسلامی مدعی است که برای تأمین انرژی کشور ساخت 20 نیروگاه هسته ای را مدنظر دارد. ساخت این نیروگاه ها به دهها سال زمان، بیش از صد میلیارد دلار سرمایه و مهمتر از همه، تعامل با جهان نیاز دارد. هیچ کدام از این شرائط در حال حاضر فراهم نیست. بنابراین، غنی سازی اورانیوم در ایران به هیچ عنوان هدف صلح آمیز یعنی تأمین سوخت نیروگاه هسته ای ندارد.

عدم وجود نیروگاه در کشور و توجیه ناپذیر بودن غنی سازی، مورد توجه همه کارشناسان بین المللی قرار دارد. بعنوان مثال، مارک فییزپاتریک، کارشناس برجسته موسسه تحقیقات استراتژیک لندن در شهادتی که در برابر مجلس عوام انگلستان در 5 فوریه 2013 ارائه کرد گفت:

“نمی توان مشکل اصلی غنی سازی در ایران را از یاد برد. درست است که غنی سازی میتواند مصرف صلح آمیز داشته باشد، اما در ایران به چه درد میخورد؟ روسیه سوخت نیروگاه بوشهر را تأمین میکند. از طرف دیگر، ایران مدعی است که درصدد ساخت نیروگاه دیگری در دارخوین است که ساخت آن بیش از ده سال طول میکشد. بنابراین، ایران در حال حاضر به اورانیوم غنی شده نیاز ندارد. مثل این است که شما نخست تولید بنزین را شروع کنید درحالیکه هیچ اتومبیلی ندارید.”

طبق آخرین گزارش آژانس بین المللی انرژی هسته ای در 14 نوامبر 2013، ایران 7154 کیلوگرم اورانیوم غنی شده تا حد 5 درصدی در اختیار دارد که هیچ مصرف صلح آمیزی برای آن در کشور وجود ندارد.

به صرفه نبودن غنی سازی از نظر اقتصادی     

اگر از زاویه اقتصادی نگاه کنیم، غنی سازی در ایران به صرفه نیست و هزینه آن در داخل کشور، دهها برابر بیشتر از خرید آن از بازار جهانی و تولید کنندگان اصلی بزرگ مثل روسیه است. فرانک فون هاپل، از بزرگترین کارشناسان هسته ای جهان و استاد مورد احترام دانشگاه پرینستون، مثالی در این مورد زده و میگوید که اصرار ایران برای غنی سازی در داخل کشور درست مثل این است که بجای وارد کردن یک تویوتای 15 هزار دلاری از ژاپن، همان تویوتا را با کیفیت پائین تر در داخل کشور با قیمت 150 هزار دلار تولید کند.

 درحال حاضر، روسیه و چند کشور دیگر، با تولید اورانیوم غنی شده در ابعاد وسیع و با استفاده از بهترین سانتریفوژهای مدرن، هزینه تولید را به میزان زیادی کاهش داده اند و در نتیجه، بسیاری از کشورهای دیگر مثل سوئد و بلژیک از غنی سازی در داخل کشور خود صرفنظر کرده و آنرا از روسیه وارد میکنند. بهمین ترتیب، ایالات متحده و چین نیز بیش از پیش به واردات اورانیوم غنی شده از روسیه روی آورده اند. (نگاه کنید به این گزارش)

برای کشوری مثل ایران که تعداد سانتریفوژهای بسیار محدودی دارد و کارآئی آنها نیز بسیار پائین تر از نمونه های مدرن است، هزینه غنی سازی چند برابر میشود.

عباس عبدی از کارشناسان داخل کشور در مصاحبه ای در سال 84  در مورد به صرفه نبودن این برنامه ها از نظر اقتصادی گفت:

«غني سازي در داخل کشور با چه هدفي انجام مي شود؟ ممکن است گفته شود براي نيروگاه بوشهر يا نيروگاه هاي ديگر نياز به سوخت داريم و به صرفه است که خودمان سوخت را توليد کنيم. قطعاً اين استدلال پذيرفتني نيست. زيرا براي يک نيروگاهي که سه دهه از شروع ساخت آن مي گذرد و هنوز هم راه اندازي نشده و برق زيادي هم توليد نمي کند (در مقايسه با مصرف ايران و نيروگاه هاي آبي و بخاري بزرگ کشور) و از اساس هم برق آن مقرون به صرفه نيست، چگونه مي توان سوخت مقرون به صرفه توليد کرد؟ در حالي که سرمايه گذاري هاي نظنز، اراک و اصفهان بسيار بسيار بيشتر از بوشهر است و اين مساله بر کسي پوشيده نيست.

بنابراين غني سازي اورانيوم مطلقاً نمي تواند به دليل صرفه اقتصادي باشد. چرا که قيمت تمام شده توليد آن در داخل با قيمت بازار آن تفاوت بسياري دارد. اگر غني سازي با هدف مذکور نيست، پس هر نوع غني سازي در داخل هر کشوري بايد يا با هدف اطمينان از تأمين سوخت نيروگاه، يا اهداف نظامي يا دست يابي به تکنولوژي صورت گيرد تا نامقرون بودن صرفه اقتصادي آن را توجيه کند».

کیفیت نازل اورانیوم طبیعی در ایران: از طرف دیگر، درجه خلوص اورانیوم موجود در معادن ایران بسیار پائین تر از استانداردهای بین المللی است و غنی کردن آن دور از منطق اقتصادی است. اورانیوم طبیعی در اکثر کشورهای جهان وجود دارد. اما فقط تنها چند کشور در جهان دارای معادن عظیم اورانیوم با درجه خلوص بالا هستند که ارزش استخراج و تبدیل به اکسید اورانیوم و در مراحل بعد غنی سازی را دارند. تبدیل سنگ طبیعی آلومینیوم به اکسید اورانیوم بسیار پرهزینه است و از اینرو اگر درجه خلوص آن پائین باشد، استخراج آن اصلا به صرفه نیست و بهمین دلیل، بیش از صد معدن اورانیوم در کشورهای مختلف جهان تعطیل شده اند.

سنگ اورانیوم با درجه خلوص بالا حاوی نزدیک به 20 درصد اورانیوم است. سنگ هایی که نزدیک به 1 درصد اورانیوم دارند نامرغوب شناخته میشوند. اگر این میزان کمتر از 0.75 درصد باشد، از نظر استانداردهای صنعتی بسیار پایئن و استخراج آن بسیار پرهزینه و غیر اقتصادی است.

تمامی معادن شناخته شده ایران حاوی سنگ اورانیوم با خلوص نیم درصد هستند که ناخالصی های زیاد دیگری نیز بهمراه دارند و هزینه معدن کاری، جداسازی، خرد کردن آن بسیار بالا و چند برابر هزینه متعارف در معادن جهان است.

استدلال رژیم: استقلال در غنی سازی و عدم وابستگی به بازار جهانی

رژیم در پاسخ به این موضوع یعنی به صرفه نبودن غنی سازی اورانیوم در داخل کشور میگوید که تمایل دارد در این زمینه خودکفا بوده و به کشورهای دیگر وابسته نباشد. یعنی میگوید که اگر یک روز دنیا به ایران اورانیوم غنی شده ندهد، نیروگاههای اتمی از کار خواهند افتاد بنابراین بهتر است ایران در این زمینه به خودکفا دست یابد.

این استدلال بی پایه و مضحک است. ذخائر اورانیوم طبیعی ایران آنقدر ناچیز و اندک است که ایران برای تأمین آن باید واردات داشته و به کشورهای دیگر وابسته باشد. بنابراین، خودکفائی بی معناست.

ذخائر اورانیوم طبیعی ایران ناجیز است: مجموعه ذخائر طبیعی اورانیوم در ایران در صورت استخراج، فقط باندازه 5 سال مصرف یک نیروگاه هسته ای مثل بوشهر است. برای تهیه برق کشور، حداقل به 20 نیروگاه مثل بوشهر نیاز هست. یعنی تمام اورانیوم موجود اگر غنی شود باندازه چند ماه برق کشور را تامین میکند.

( مطابق آماری که آژانس در بارۀ منابع اورانیوم جهان بر مبنای اطلاعات خود این کشور ها در “کتاب سرخ” سال ۲۰۱۱  صفحۀ ۲۶۴ منتشر کرده است ایران دارای ۷۳۷ تن منابع اورانیوم  مطمئن (Reasonably Assured Conventional Resources) با هزینه ای کمتر از ۱۳۰ دلار برای هر کیلوگرم ، ۱۷۸۰ تن منابعی مستنتج (inferred)  با همین هزینه و ۴۱۹۰ تن منابع پیشبینی شده ( prognosted) با همین هزینه و ۱۴۰۰۰ تن منابع بر مبنای گمانه زنی (speculative) با همین هزینه است.)

Reserves

دکتر احمد قریب متخصص سوخت های هسته ای در ایران در مصاحبه ای با سایت دیپلماسی ایرانی در اسفند 1387 با اشاره به کمبود اورانیوم طبیعی در کشورمان میگوید: “ما در ایران منابع اورانیوم فراوانی در اختیار نداریم. منابع موجود بسیار اندک است.  بر اساس گزارش های آژانس بین المللی انرژی اتمی، ایران تقریبا به اندازه 5 سال کار در نیروگاهی هسته ای مانند نیروگاه بوشهر، منابع اورانیوم و سوخت مورد نیاز را در اختیار دارد.

احمد شیرزاد نماینده سابق مجلس شورای اسلامی نیز در سخنرانی خود در آبان 1385 در دانشگاه تهران گفته است: اساسا وقتي معادن اورانيوم ما بسيار محدود هستند چگونه مي خواهيم چرخه سوخت داشته باشيم. برآورد كل معادن ما حاكي از اين است كه بيش از 400هزار تن ذخيره نداريم و اين در معادن بندر عباس و ساغند يزد قرار دارد در حالي كه حتي كشورهايي كه چند صد برابر اين مقدار ظرفيت دارند معتقدند تكميل چرخه سوخت به دليل كم بودن ذخيره و نيز بالا بودن هزينه تكميل اين چرخه اصلا به صرفه نيست”.

کمبود اورانیوم در ایران و وابستگی کشور به واردات آن زمانی بیشتر روشن میشود که جمهوری اسلامی برای تهیه اورانیوم خام، در آفریقا سرمایه گذاری کرده و با پرداخت مبالغی هنگفت به کشورهای گوناگون و قاچاقچیان بین المللی، درصدد تأمین اورانیوم مورد نیاز خود میباشد.

غنی سازی بیست درصدی اورانیوم

رژیم ایران از سال 2010 شروع به غنی سازی اورانیوم در حد 20 درصد کرده است. این مسئله از نظر آژانس و جامعه بین المللی دلیل دیگری بر تلاش ایران برای دست یابی به سلاح هسته است.

توجیه رژیم ایران برای غنی سازی 20 درصدی این است که راکتور تحقیقاتی دانشگاه تهران به سوخت نیاز دارد. از اینرو، اورانیوم را در حد 20 درصد غنی میکند و آنرا به ایزوتوپ یعنی سوخت این نیروگاه تحقیقاتی تبدیل میکند. به ادعای رژیم، از این رآکتور برای تحقیقات علمی، و همچنین رادیو درمانی برای معالجه بیماران سرطانی استفاده شده است.

راکتور آزمایشگاهی تهران 5 مگاواتی است و در سال 1967 یعنی 46 سال پیش از آمریکا خریداری شده و عمر مفید آن 25 سال است به عبارت دیگر، از بیست سال پیش اسقاطی محسوب میشود. در دهه 80 یعنی سی سال پیش یکبار توسط آرژانتین تعمیر شده است اما به اعتقاد همه کارشناسان هسته ای، عمرش تمام شده و با زحمت میتواند چند سال دیگر دوام بیاورد.

ایران در سال 1993 یعنی 20 سال پیش با پرداخت فقط 5.5 میلیون دلار توانست از آرژانتین 30 کیلو سوخت رآکتور تحقیقاتی را تهیه کند. می بینیم که قیمت آن چقدر ارزان است ولی رژیم ایران میلیارد ها دلار برای ساخت تاسیسات زیرزمینی و سانتریفوژهای پیشرفته هزینه کرده است.

طبق آخرین گزارش آژانس بین المللی انرژی هسته ای در 14 نوامبر 2013، ایران تا کنون 410  کیلوگرم اورانیوم را در حد بیست درصد غنی کرده است که ازاین میزان، 213 کیلوگرم را برای تبدیل به میله های سوختی اختصاص داده و 197 کیلوگرم آن دست دست نخورده باقی مانده است.

میزان مورد نیاز اورانیوم غنی شده بیست درصدی برای تهیه سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران بین 9.2 تا 18.4 کیلوگیرم در سال است. بنابراین، با احتساب میزان ذخیره اورانیوم غنی شده 20 درصدی در کشور (بیش از 400 کیلوگرم)، رژیم ایران برای نزدیک به سی سال سوخت مورد نیاز خود را در اختیار دارد. آنهم برای رآکتوری که سالهاست اسقاطی شده است.

اکثر کشورهای جهان، سوخت رآکتورهای تحقیقاتی خود را از بازار جهانی تهیه میکنند زیرا میزان سوخت لازم بسیار کم است و تولید آن در داخل کشورها مقرون به صرفه نیست. میتوان همین سوخت را به قیمت بسیار ارزان از چند کشور بزرگ که این سوخت را در مقیاس بالا تولید میکنند تهیه کرد. حتی آمریکا که بزرگترین مصرف کننده ایزوتوپ های های پزشکی را از کانادا خریداری میکنند.

از طرف دیگر، بنابه اعتراف خود مقامات ایران، جامعه بین المللی به ایران تضمین داده که اگر از غنی سازی دست بردارد، هم رآکتورهای پزشکی و تحقیقاتی جدید و مدرن به ایران میدهد و هم ایزوتوپ آنرا در اختیار ایران  میگذارد ولی جمهوری اسلامی این پیشنهاد را رد کرده است.

هدف واقعی ایران از غنی سازی 20 درصدی چیست؟

میدانیم که ایران به بهانه تهیه سوخت نیروگاه برق، اورانیوم را در حد 3.5 درصد غنی میکند. اما برای استفاده در بمب اتمی، اورانیوم باید در حد 90 در صد غنی شود.

برای ساخت بمب، ایران باید کمی بیش از 1000 کیلو گرم اورانیوم 3.5 درصد غنی شده را به 25 کیلوگرم اورانیوم 90 درصد غنی شده تبدیل کند که از چند ماه تا یکسال طول می کشد و اگر رژیم تصمیم به اینکار بگیرد، آژانس هسته ای و جامعه بین المللی مطلع شده و عکس العمل نشان خواهد داد.

اما اگر ایران 225 کیلوگرم اورانیوم 20 درصد غنی شده داشته باشد و بخواهد آنرا به 90 درصدی تبدیل کند، برای اینکار فقط به چند هفته نیاز دارد. بنابراین زمان بسیار کوتاهی است که میتواند از چشم بازرسان آژانس و جامعه بین المللی مخفی بماند.

بدلائل یاد شده، آژانس و جامعه بین المللی معتقد است که غنی سازی 20 درصدی در ایران هیچ توجیهی مگر تلاش برای فریب جامعه بین المللی و نزدیک شدن به ساخت بمب اتمی نیست.