داستان کوتاه کیوان کابلی اولین تصویری که با دیدن چنین تیتری در ذهن هر کس ممکن است پدید بیاید، پوست انسانی است که مانند چرم شده باشد. شاید انسانی که زیاد زیر آفتاب ایستاده و یا پیری و گذشت روزگار آنچنان مهر خود را بر جلد انسان کوبیده است که چرم نزدیکترین مقایسهای است که… Continue reading پوست دست یا چرم روی مبل
Tag: داستان کوتاه
زندگی
کیوان کابلی داستان کوتاه سوار بر دوچره، رکاب زنان به دنبال پسری که با سرعت در جلوی من حرکت میکرد. به سوی مدرسه میرفتیم. دیر شده بود و من عقب و عقب تر میافتادم. در میان درختان پا میزدیم و پس از مدتی دیگر ندیدمش. دیر شدن، تاخیر، موانع متعدد بسیار برای رسیدن به جایی… Continue reading زندگی